همشهری آنلاین_بهاره خسروی: این روزها اما با همه سختگیریهای قانونی و بعد از تمام این برو و بیاها، دست آخر کاشف به عمل میآید کهای بابا، این سند ثبتی اشکال دارد و هرچه پنبه کردهایم، رشته شده است. یکی از افراد قدیمی خوشقول و امین، «مشقربان»، گاریچی معروف خیابان حسینی، در تکه دهم پایتخت بود.
به گفته قدیمیهای محل، مش قربان معتمد همه محله بود. او یک گاری بزرگ و چند اسب داشت و در انتهای همین خیابان یک خانه بزرگ داشت که در آن گاری و اسبهایش را هم جا میداد. مش قربان عیالوار بود و ۱۲ فرزند داشت. این همسایه خوشقول ما با اسب و گاریاش فروشگاه سیار اهالی برای تأمین مایحتاج اولیه زندگی بود. او هر روز قبل از دمیدن خورشید راهی بازار عمدهفروشهای خیابان انبار نفت میشد و اجناس سفارشی کاسبان را تحویل میگرفت.
در این میان، بار هندوانه و خربزه و انگور و بادمجان آلو و ماست و مواد خوراکی هم میزد و برای راحت شدن کار همسایهها، بهویژه خانمها، در خیابان حسینی بساط میکرد و اجناسش را میفروخت. گاهی پیش میآمد در طول روز چندین بار برای دریافت سفارش کاسبان راهی بازار میشد و روزی ۲ تومان بابت آن دستمزد میگرفت. مهمترین ویژگی مش قربان خوشقولی و خوشحسابی بود. همین موضوع باعث شده بود تا نزد اهالی محبوب و امین و متعمد باشد.
نظر شما